loading...

قلب من بدون نقاب

روزانه نویسی

بازدید : 25
جمعه 23 اسفند 1403 زمان : 22:36
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

قلب من بدون نقاب

قرار بود پنجشنبه و جمعه را به خودم استراحت بدم

کارهای اسفندم تمام شده و حالا باید کمی‌استراحت کنم

تا بتونم برای تعطیلات و سال جدید تازه نفس باشم

برعکس همه که در این روزهای آخر سال در حال بدو

بدو کردن هستند

ایست دادم و دارم فکر میکنم چیزی از قلم نیوفتاده

باشد یا لیست کارهای عیدم چیزی کم نداشته باشد

تا بیست و هشتم سر کار خواهم بود

و کل هفته‌ی آینده در اصفهان هستم تا آخر تعطیلات

برایم عید فرصت خوبی هست که فشرده کلاس اواز بروم

و برایتان نگویم که چقدر این استاد خانم جدید

من را به جلو پرتاب کرد

هفته‌ی گذشته باز به امر استادم رفتم و استاد

دیگری را دیدم این بار اما ماجرا فرق می‌کرد

رفتم و تست دادم و آمدم

قرار بود استادم با این استاد در مورد من مشورت کند

هیچ چیزی به من گفته نشد

فقط رفتم به آدرسی که برایم پیام داده شده بود

از دو طبقه پله بالا رفتم

وارد یک استودیو ضبط شدم

و بدون هیچ تجربه‌‌‌ای برای استاد خواندم

صدام متفاوت بود

نمی‌توانستم خودم را با صدا هماهنگ کنم

بعد استاد کمک کرد و شرایط را کنترل کردم

گفت بجز این آهنگ چیز دیگری بخوان

و برایش خواندم

شعر‌های رهی را راحت تر می‌خوانم

بدبختی اش را

به قول امروزی‌ها کارمیکی بودن عشقش

را با گوشت و خونم حس میکنم

گفت این دومی‌را بهتر خواندی

گفتم چون بدبختی‌های رهی زیبا سروده شده:))

پرسید چقدر از رهی میدانی؟

گفتم تمام بچگی ام با قصه سرنوشت رهی گذشته است

برایش جالب بود که آن تاثیر بچگی حالا روی خواندنم

اثر گذاشته است و از رهی بهتر می‌خوانم تا از شاعر دیگری

خداحافظی کردم و آمدم بیرون

و باید صبر کنم تا برسم خدمت استادم و نتیجه را بپرسم

بعد تر حس کردم چقدر دلم میخواهد دوباره در آن اتاق باشم

دوباره از رهی بخوانم

برای خودم باشم

به قول تتلو میخوام تو حال خودم باشم!

پ.ن: این چند روز چند مهمانی دعوت بودم

ققط رسیدم برای یکی بروم

خوش گذشت دوستانم را دیدم و کلی حرف زدیم

پ.ن: دوستان اصفهانیم قرار بیرون رفتن برای بازی

گذاشته اند

قرار اس برویم از این خانه‌های گیم

و من که عاشق گیم هستم گفته ام اگر بچه‌ها

نیایند خودم تنهایی میروم

و آنهایی که از رو نرفته اند و گفته اند می‌کشیمت!!

پ.ن: شیرینی‌های عید را گذاشته ام داخل فر

بعد میروم می‌نشینم رو به روی فر

و هی نگاه میکنم

لذت میبرم

آهنگم را پلی میکنم و تمرین میکنم

شیرینی‌ها همراه با

چون به حسن آسمانی از مه‌ی برتر

شعله‌ی عشق من از گردون برآرد سر

پف میکنن و می‌پزن

پ‌.ن: سال سختی داشتم

یک نفس مسیر را اومدم

از خودم راضی بودم

پ.ن: این اسفند یک روش مالی

که خودم اسمش را گذاشتم پس انداز‌های کوچک

اجرا کردم

نتیجه خیلی خوب بود

تعداد صفحات : 1

آمار سایت
  • کل مطالب : 19
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 4
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 92
  • بازدید کننده امروز : 76
  • باردید دیروز : 10
  • بازدید کننده دیروز : 11
  • گوگل امروز : 5
  • گوگل دیروز : 1
  • بازدید هفته : 93
  • بازدید ماه : 1605
  • بازدید سال : 4615
  • بازدید کلی : 83179
  • کدهای اختصاصی