برخوردش را دوست داشتم
پسر خوبی به نظر میاومد
از این مدلهای فرفری و هنری
چند بار تلفنی حرف زدیم
وقت گذاشت و به حرفام گوش داد
وقت گذاشت و ایدهها و کارم را چک کرد
برنامههام را روی کاغذ نوشت و بعد بالا و پایین کرد
آسترولوژی میگه بهی امسال بسیار در فضای مجازی پر رنگ میشه
آسترولوژی میگه امسال دیده شدن برای بهی مهم میشه
************
امسال کارم اصفهان با رعد و برقهای شدید همراه بود
یکی دو تا شوک بزرگ داشتم
که حتی وقتی همه چیز بهم ریخت و بعد سعی کردند
درستش کنند
جمعش کنند
معذرت خواهی کنند
حتی وقتی گفتند اشتباه کردیم ما بلد نیستیم کار کنیم
ما نقطه ضعف داریم
ما...
حالم بهتر نشد
امروز کمیبهترم
چون واقعا فقط مشکل یک طرفه نبود
بوی سادگی خودم حالمو بهم زده بود
بگم چند شب از این هفته را نخوابیدم؟
بگم چقدر غیر منطقی بودن آدمهای اطرافم اذیتم کرد؟
بگم وقتی حتی معذرت میخواستم و شرمنده بودند حالم بدتر شد؟
دلم میخواست حق با اونا بود
دلم میخواست اونها آنقدر قوی بودند آنقدر عالی کار میکردند
که من فقط حرفشون برام تلخ بود
اما از هر طرف که میرفتم میخوردم به در بسته که نه حق با اونهاست
دلم میخواست اونی که به خاطر شرایط در جایگاه بهتری از من قرار گرفته
چون یک مرد هست
میتونست منو قانع کنه
نه اینکه به من بگه مشکل من با تو این هست که تو خیلی باهوشی!!
به شدت این هفته برای حقم جنگیدم
دعوا کردم؟ نه
داد زدم ؟ نه
اما جملهها و کلماتی به کار بردم که کافی بود
حرفم را در ساده ترین و موثر ترین حالت زدم
در روی طرف حرف زدم نه پشت سرش
هر چی گفت جواب منطقی دادم
و حق با من بود
یک ساله که حق با منه
یک ساله که من سکوت کردم تو هر کاری خواستی کردی
اما سکوت هر آدمیدلیل بر رضایتش نیست
حرفهامو زدم
حالا در محیط کار علاوه بر برچسبهایی که همکاران خانم و آقا و دانشجوها در مورد من میزنن برچسب انقلابی بودن هم جدیدا دارم
هر اتفاقی در محیط کار میافته من شرایط را آرام میکنم
من نمیذارم آشوب بشه
دلخوری پیش بیاد، حلش میکنم
چون مسئولیت دارم چون از من خواسته شده
اما دقیقا همین آدمها که برای چیزهای کوچیک اعتراض میکنن
نمیتونن از حق خودشون چه برای چیزهای کوچیک ک چه بزرگ دفاع کنند
کی حرف میزنه؟ من
کی مخالفت میکنه؟ من
که در جلسات گروهی صداش در میاد ؟ من
بقیه یا حرف نمیزنن یا موشهای کثیفی هستند که سکوت میکنن