تو این چند ماهه کرونایی..هر وقت تو خونه بادام زمینی داشتیم
مامان حوصلش سر نمیرفت
بعضی روزها حتی تا سه چهار بسته هم میخوره:)))
برعکس مامان من اصلا بادام زمینی دوست ندارم
یعنی تا عشق جانه بادام مونده ..کی میره سراغ بادام زمینی
دو سال پیش مامان بادام زمینی سرکهای میخورد
بعد با نمکی آشنا شد ...و سرکهای رو رها کرد:))
رفتم خرید
بسته بادام زمینی از دو تومن شده سه تومن
برای مامان کلی خرید کردم که این مدت داشته باشه
اومدم خونه
همه رو شستم
خشک کردم!
خیلی شیک تو ظرف ریختم برای مامان آوردم
تهش که نوش جان کرده
میگم چطور بود؟؟ مثل همیشه بود؟؟
میگه ...اره دستت درد نکنه
میگم سه تومن شده!!
میگه دیدم چقدر بد مزه شده!!
دو تومنیها خوشمزه تر بود:))
خوب من از قبلیها نخوردم که ببینم واقعا بدتر شده یا نه:))
یعنی روم به دیفال:))) ما ابرو نداریم پیش سوپری محل:))
میدونه ما دو نفر هستیم
این همه هله هولهمیخوریم
امروز آنقدر خرید کردم با تعجب به خریدها نگاه میکرد
میخواستم بگم روز آخره:))) دیگه خجالت نداریم:))
از خوراکیها عکس گرفتم فرستادم برای داداش
میگم راستش رو بگو خوراکی برام چی خریدی؟؟
(داداشم میدونه من عاشق هله هولههستم حتما برام خوراکی میاره)
نوشته: هیچ!