اول اینکه سخت مریض نشدم
دوم اینکه خیلی آروم بودم
نیمه اول کلا خیلی ریلکس رفتم جلو
نیمه دوم چند تا چالش داشتم کهی بخشی
از چالشهایی که داشتم را پست قبل نوشتم
الان که رسیدم به نیمه بهمن
برای خودم یک برنامه یک ماهه در نظر گرفتم
که از ۱۵ بهمن تا ۱۵ اسفند هست
شامل خونه تکونی
پختن شیرینیهای عید
خرید عید
برنامه ریزی برای تعطیلات
تموم کردن کارهای امسال
برنامه ریزی برای سال آینده
و...
هست
همین الان که دارم براتون مینویسم
از این ویروسهای گوش درد گرفتم
و کل هفته را درگیرش بودم
اما خوب خداروشکر سنگین نبود
دیشبی پتو انداختم روی سرم و گوشم
و تا صبح با پتو روی سرم خوابیدم
صبح بهتر شده بودم
امروز قرار بود با دوستام برم بیرون
تمرین هم داشتم با مربی
قرار با بچهها را نرفتم
احساس کردم بهتره استراحت کنم
چون بعد تمرین بدنم خیلی خسته است
و احساس ضعف دارم
برای همین به بچهها نه گفتم و تازه مجبور شدم
کلی جواب زنگ و تماس و اخم و ناراحتی بدم
تازه یکی از پسرها گفت مگر کسی از گوش مریض میشه:)))
جاوید اومده ایران و هر جور شده باید ببینمش
آنقدر این پسر مرد شده:)))
فکر کن من ۹۱ اولین بار دیدمش
چقدر بچه بوده
الان اصلا مثل قبل نیست
شخصیتش تغییر کرده
طرز فکرش
برنامههاش
این همون پسری بود که با آرام بخش میرفت جلو
کنفرانس هم خودش هزار تا کار داره
فعلا به لیست علاوه بر ویزا+آمادگی برای ارائه هم اضافه شده
بستن چمدانم و خرید کردن هنوز تیک نخورده
ی کمیهم از آسترولوژی براتون بگم:)))
از اوایل بهمن خیلیها از نظر مالی شرایط براشون بهتر میشه
مثلا خود من قشنگ یک جهش مالی داشتم
اگر خانه یازده شما، برج اکواریوس، سترن، پلوتو
در چارت شما آسیب دیده نباشند
برای این تغییرات مالی شانس دارید
مثلا شخصی که الان برج آکواریوسش روشن هست
و شرایط عالی هم داره
مالی زندگیش یک تکان اساسی میخوره
من خودم منتظرم مارس از حالت برگشتی خارج بشه
یکم فشار از زندگیم برداشته بشه
برم بخوابم که چشمام باز نمیشه
پ.ن: بله به خواب ده شب