از نظر من آشوب دو نوع هست
بیرونی و درونی و همیشه این دو تا برهم اثر میذارن
فعلا آشوبهای بیرونی در محیط کارم هست
اما آشوبهای درونی را رسوندم به یک ظاهر آرام
هنوز خیلی مونده تا موفق بشم
اما همین مرحله هم برام کلی انرژی بر بود
حداقل خودمو بتونم کنترل کنم
و تصمیمهای هیجانی نگیرم نصف مشکلات حل شده
خوب رسیدیم به اون بخش از سال که من از اردیبهشت
منتظرش بودم و شمارش معکوس شروع شده
هفته بعد یک رسیدگی مالی برای کار دومم دارم
و بالاخره متوجه میشم این کار دوم از نظر مالی چقدر برام سود داشته
البته این پروسه توسط وکیلم انجام میشه
و فکر میکنم دوشنبه ایمیلها و پیامهایی از وکیلم برسه
خودم فکر میکنم خبرهایی که خواهم شنید
صفر یا صد خواهد بود
فکر نمیکنم خبرهای پنجاه پنجاه بشنوم
خیلی مهمه برام
هم از نظر مالی
هم از نظر انگیزه کاری
هم از نظر اینکه بتونم کارم را مالی ساپورت کنم
هم اینکه پیشرفت مالی در کار یک بخش مهم هست
که نشون میده کار چقدر داره خوب پیش میره
این چند ماه برای خودم آموزشهای مختلف نگاه میکردم
حالا نه اینکه چیزی یاد بگیرم
فقط میخواستم افق دیدم یکم تغییر کنه
مثلا قبل دیدن این آموزشها برنامههای مالیم یک چیز
مشخصی بود
بعد دیدن کاملا عوض شد
همین خیلی مهم بود برام
دیگه چی؟
رفتم یک حساب مهربانی بانک ملی باز کردم
ببینم میتونم برای خودم برنامه ریزیهای جدید
داشته باشم از سال آینده یا نه
اگر کسی استفاده کرده از وام ممنون میشم راهنمایی
کنه